گاهی آدمی دلش تنگ میشود برای آن چیزها
یا آن کس هایی که یک پایشان میلنگید
وبخاطر لنگیدن مجبور شده آنها را کنار بگذارد و در تاریخ خاطرات خود رهاشان
کند ،
این لنگیدن خدایی نکرده اخلاقی نیست فقط احساسی یا منطقی است. یعنی اینکه
از
نظر آدم که یک چیز نسبیست ، از لحاظ احساس لنگ داشته یا ازلحاظ منطق ،
و شاید بدتر،
آن باشد که از لحاظ منطق لنگ داشته باشد چون دست و پنجه
نرم کردن بااحساس بسیار مشکل
تر از منطق است . بگذریم ، گاهی چهره ای تورا
برمیگرداند به انباشته ای از خاطرات ،
و خاطره یعنی ماضی و ماضی یعنی اینکه دیگر
از دست هیچکس کاری برنمی آید-باید ساخت
و شاید زندگی یعنی همین
وحید
دیروز پنجشنبه 5دیماه