گاهی آدمی دلش تنگ میشود برای آن چیزها
یا آن کس هایی که یک پایشان میلنگید
وبخاطر لنگیدن مجبور شده آنها را کنار بگذارد و در تاریخ خاطرات خود رهاشان
کند ،
این لنگیدن خدایی نکرده اخلاقی نیست فقط احساسی یا منطقی است. یعنی اینکه
از
نظر آدم که یک چیز نسبیست ، از لحاظ احساس لنگ داشته یا ازلحاظ منطق ،
و شاید بدتر،
آن باشد که از لحاظ منطق لنگ داشته باشد چون دست و پنجه
نرم کردن بااحساس بسیار مشکل
تر از منطق است . بگذریم ، گاهی چهره ای تورا
برمیگرداند به انباشته ای از خاطرات ،
و خاطره یعنی ماضی و ماضی یعنی اینکه دیگر
از دست هیچکس کاری برنمی آید-باید ساخت
و شاید زندگی یعنی همین
وحید
دیروز پنجشنبه 5دیماه
واقعا جالب.
همین لنگیدنها را گاهی هرگز نمیبینیم و نمیدیدیم.
بگذار بلنگم در کوچه رفاقتت
بگذار بیشتر بمانم
با لنگ زدنهایم
هنوز عطر شقایق هست.
م.الف
هنوزم صدای پای توست درونم کوچه ام
هنوزم سرشاراز عطر توست مشام
کجایی که به خوابم نمی آیی
کجایی که تنگی دلم را نمی گشایی
و.ح
سلام وحید...lang تو lang شد میل لنگ...ولی من نفهمیدم چی بود فقط میخوام بگم تا آخرش باهاتم ...اگه هم لنگیدی هستم
...کی!!!!مو؟؟؟؟
سلام همکلاسی و رفیق همیشگی من
خیلی باحالی
با اینکه هرسال فقط محرم وصفر میبینمت ولی همیشه احساس نزدیکی بهت دارم
خیلی مردی
وحید جان!
.
...ایلی هست به نام "چهار لنگ"
پیشنهاد می کنم:
سه تائی یعنی خودت و م.الف و کی؟مو! یه سری به گپترشون بزنین شاید مشکل حل شد، خدا را چه دیدی برادر!!
مشکل ما با ایل پنج لنگ هم حل نمیشود
اگه راحل دیگری بود بفرمایید
سلام
بردوست خودم
بذاربلنکیم تادوستانمان بیشتر ببینیم
اگردر دویدن باشم هیچ وقت دوستانان یا عزیزانمان رانمیبینم
سلام
کجا بلینکی؟؟ شما که نه اسم داری نه آدرس
بهرحال خوش باشی
...باید ساخت و شاید زندگی یعنی همین...
زندگی یعنی همین
سلام زندگیه دیگه
امیدورام خوب باشید
برگشتم و با شعری جدید آپ هستم
سلام
سپاس ، همچنین شما
چشم حتما سر میزنم
وحید !
.
بابا این که نشد زندگی.
.
این پستتو تو "فکرهای تکراری" یا "پرواز در رؤیا" می نوشتی بهتر بود.
.
خوه...!
چشم حاجی اطاعت میشه
انشالا پست بعدی
چقدر زیبا نوشتی !خیلی قشنگ گفتی...خیلی
ممنونم نظر لطفتونه
چه راهِ دور...
چه راهِ دور!
چه راهِ دورِ بیپایان!
چه پای لنگ!
نفس با خستگی در جنگ
من با خویش
پا با سنگ!
چه راهِ دور
چه پای لنگ!
<< احمد شاملو >>
آه،تو میدانی
میدانی که مرا
سر باز گفتن بسیاری حرفهاست
هنگامی که کودکان
در پس دیوار باغ
با سکههای فرسوده
بازی کهنه زندگی را
آماده میشوند
میدانی
تو میدانی
که مرا
سر بازگفتن کدامین سخن است
از کدامین درد.
درود کارگردان.
شاید این بهترین راه حل بوده و لنگش توی حکمته نه پای کسی یا احساسی یا منطقی یا هر چیز دیگه. فرصت ها از دست میرن و دیگه کاری از دست هیچکس ساخته نیست و شاید زندگی یعنی همین.
باید ساخت نه، باید درس گرفت.
درود ماهی طلا
نزدیکترین نظر به ذهنیاتم چیزی بود که شما گفتی
آره باید درس گرفت
و اگه درسه تکراری بود باید ساخت
_______(¯`:´¯)
_____ (¯ `•✦.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.✦.•´¯)
(¯ `•✦.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `.✦.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•✦.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `.✦.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.✦.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
-_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
-----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___|___|___|_____|___|___|___|___
__|___|___|____|___|___|____|__|__
___|___|___|____|___|___|_|__|___|_
__|___|___|____|___|___|___|___|__
با یک متن آپ هستم!
چشم بانو
خدایا تو مرا از خاک آفریدی...
مانند کوزه گــر که ...
قلک سفالـــی را می سازد ...
و مردم آن را میشـــکنند..
و تو چقدر صاف به آسمان می نگری
حتی روزهایی که آسمان ابری ست
زندگی یعنی همییییییییین
زندگی یعنی همین
وحید زیبا نوشتی نمیدانم اما حال روز ما هم همین است که نوشتی
کوتاه بود و خواندنی
درود
بدرود
زندگی یعنی اینده ای که به زودی خاطره میشود
به به آق علی خومون
نظرلطفته پسر
تا وقتی ستاره ها میدرخشند زندگی باید کرد
سلام اقا وحید وبت خیلی خوبه موفق باشی
درود دوست عزیز
نظر لطفته
آدرس وبت اشتباه گذاشتی برام
ها ا ا ای..
..
امپراتور جوان را بنازم
درود حاجی خومون
.
آقا ما دیگه پیر شدیم
تو را میبینم
میان تمامی گردهای دوری
میان تمام خاطره های زیبا
میان تمام دل های بهم رسیده
میان تمامی شعرهای نسروده
میان تمام قدم های نرسیده.
م.الف
سلام....خوبی؟
نوشته ی پر معنی و جالبی بود
زندگی کن!!!
به ضرب المثل ها اعتمادی نیست
ماهی را هر وقت از آب بگیری میمیرد.....!!!!
همیشه و همه جا فقط و فقط کنجیر
سلام کنجیرووووووو
ممنون
ها والا
عید مهر و مهربانی
بر همگان و شما مبارک باد.
م.الف
عید شماهم مبارک دوست عزیز وشاعر خوب
سلام وحید خوبی
یک گذشته ها نمیخوای اپ شی
سلام وحید خوبی
یک گذشته ها نمیخوای اپ شی
اسلام و علیک یا ناهید
ایشالا آپ هم میشیم
البته زمانش مشخص نی و لی امیدوارم هرچه زودتر
سلام
بعد از مدتی مشغله با چند خطی جدید به از جنس باران برگشتم....
تشریف بیارید[لبخند]
"دریا....."
چشم دریا خانم
سلام.وحید جان دلمواسه شما و فاطی تنگیده خدا خدا میکردم بتونم پیدات کنم.منو ک یادته
سلام پرستو جان. ببخش که دیر جواب میدم . الان بعدار ماها به وبلاگم سر زدم. خیلی خوشحالم دوباره حضور پیدا کردی. فاطی هم خوبه .خودت چطوری.؟
سلام حال شما؟
دوستان وبلاگی کجا هستن؟
فاطی جون کجاست؟
رفت و آآمدها چقدر کم شده
سلام دریا خانم
خوبی؟
والا ماهم دلمون واسه فضای قبلی تنگ شده
ولی متاسفانه واتساپ و امثال اون همچی رو خراب کرده