پاییز را فراموش کرده ام

میگویند کسانی خاطرات گذاشته را نگه میدارند که به آینده امید ندارند

میگویند که بزرگان چنین چیزی گفته اند

و اما من

قبول ندارم

آخه یعنی چه؟؟؟؟

من با خاطراتم زندگی میکنم

حتی با خاطراتم آینده ام را میسازم

پاییز رسیده

و من اصلا یادم نبوده

یعنی اگه دیشب یونس ماهی گیر یادآوری نمیکرد که من پاییز رو دوس دارم

شاید تا پایانش اصلابفکرم نمیرسید که پاییز هم رسیده

آسمون شفاف شده

چندسالی هست  در پاییز مغزم مور مور میکند

" اگر ز میدان آید عمویم

از کام عطشان دیگر نگویم

بابا زمیدان آمدعمویم نیامد آه عمویم نمیاد"

شاید دلیلش این باشد

این منظورم همان نوحه بالاییست

نمیدانم چرا ولی این پاییز را عباس مینامم

رفتم به لب آب و آب ندید گلویم


وحید

دیشب