به دنبال یک رمز

صبحی سپید چل چله باد شمال بوی بهارنارنجی که داره خودشو آماده میکنه واسه عید ، صدای رفت آمد، شلوغی کوچه، صبح آدینه ، به دنبال یک رمز ، صدای مادر از توی آشپزخانه، بوی ماهی کُم گرفته (شکم پر) به یاد یک منگل ، با یک ته مایه فکری و تکراری ، صدای پدر که شعری را زمزمه میکند، و یاد گل یاس حیاطمون که خیلی دلم براش تنگ شده



وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من

تا چه شود به عاقبت در طلب تو جان من

ناله زیر و زار من زارتر است هر زمان

بس که به هجر می دهد عشق تو گوشمال من

نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو

دست نمای خلق شد قامت چون هلال من

کلام سعدی

آواز از همایون شجریان

در دستگاه نوا

نظرات 4 + ارسال نظر
دریا جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 13:30 http://azjensebaranam.blogsky.com

سلام
به دوست خوب جنوبی
زیبا نوشتید و شعر زیبایی بود
امیدوارم که خوب و سلامت باشید
از فاطمه مهربونمون خبری نیست امیدورام که خوب باشه
سلام برسونید
موفق باشید

درود به دوست خوب شمالی
نظر لطفتونه
گرفتار درس و مشق شده ، سلامت باشید
شما نیز پیروز باشید

حاجی سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 22:01 http://bishehr.com

آفزین سعدی!!!
بارک الله همایون!!
ذست مریزاد وحید!

درود و صد درود به شما حاجی

رحمت الله حسن ابراهیمی شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 18:50

سلام وحید جان.خبر نمایش تئاتری که با کارگردانی شما اجرا شده را شنیدم. خوشحال خواهم شد تبریک مرا بپذیرید.برایتان سلامتی آرزومندم.

سلام عمو
ممنونم شما لطف دارید

مهربون سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 15:28

سلام آقا وحید

گِلی خوش بوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم ولیکن مدتی با گُل نشستم
کمال هم نشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم

پریویت مهربان خانم
زیبا بود بسی نکته ها یافتم در این گفته !!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد